۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

هنوز گرفتار تمرین و پروژه هستم. 3 تا از تمرین های پیش برنده ها رو هنوز تایپ نکرده ام (بله من یک چنین آدمن هستم که 30 صفحه فرمول تایپ می کنم میریزم تو حلق استاد جهت خودشیرینی!!! نبودم به خدا، جبر زمانه کار منو به اینجا کشانده!) پروژه آماده تولید شبکه رو مرتب و ادیت کردم و بعد از نوشتن اینها می فرستم برای استاد گرامی که الان در کانادا یا چین تشریف دارند. پروژه محاسباتی پیش برنده ها رو سپردم به همکلاسیم، ناسلامتی پروژه آماده رو من پیدا کردم، خودش زحمت بکشه بیارش تو فرمت! پروژه تحقیقاتی رو هم عشق دلبندم گفت اصلاً نگرانش نباشم. طفلک خودش داره انجام میده تازه به منم گزارش میده!
به خدا من دانشجوی خوبی شدم این ترم ولی انفدر حجم کار بالاست و من انرژی گذاشتم واسه درس ها در طول ترم که دیگه توان برام نمونده. تازه این که می گم آماده گیر آوردم به این معنا نیست که خودم کاری نکردم، اون محاسباتیه رو خودم دستی انجام دادم، داشتم کدش رو می نوشتم که فهمیدم استاد دیوانه یک چیزهایی می خواد که اصلاً در محدوده عقل و همچنین زمان نمی گنجید!! پروژه تحقیقاتی هم حکایتش اینه که من اومدم خونه و اینجا به هیچ مرجع و کتابخانه و دیتا بیسی دسترسی ندارم، خب وات شود آی دو؟؟ قرار شد احسان جونم برام سرچ کنه، بعد دیدم یک مقاله با ترجمه اش رو برام فرستاد، و گفت 3 تای دیگه هم دارم می خونم!! خب شوهر از این بهتر کجای دنیا پیدا میشه؟؟؟
پارازیت: الان با هم چت کردیم قرار شد با هم کارامون رو انجام بدیم، من برم تایپ کنم، دوباره میام :)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر