امروز سر هیچ کدوم از کلاس هام نرفتم. 6:30 بیدار شدم، خوابیدم، 7 بیدار شدم، اونو بیدار کردم و ربع ساعت خوابیدم و دوباره بیدار شدم زنگ زدم که مطمئن بشم بیدار شده و امروز حالش خوبه و میتونه بره شرکت و 2 دقیقه فکر کردم دیدم نمی تونم برم سر کلاس ساعت 7:45. پس آلارم رو گذاشتم روی 8:15 و خوابیدم. 8:15 بیدار شدم و خفه کردم آلارم رو و گفتم ربع ساعت دیگه بلند میشم. خوابیدم و 9:03 بیدار شدم و 9:15 کلاسم شروع می شد و منم دیدم فایده نداره باز خوابیدم تا 10. بعدش رفتم حمام و ناهار پختم و از اونجا که هنوز ناهارم نپخته و ساعت 12:48 هست، سر کلاس 1:30 هم نمی رم احتمالاً! کلاً گند زدم به روزم و هنوز هم خستگی دو روز گذشته از تنم بیرون نرفته. استراحت لازمم. دلم می خواد دو روز تمام فقط بخورم و بخوابم. دلم می خواد یکی نازم کنه بگه آخی، خسته نباشی. دلم غذای آماده، لباس های شسته و اتو شده، ظرف های مرتب چیده شده در کمد، میوه پوست گرفته و آماده خوردن، عرق بیدمشک با تخم شربتی، بدن اپیلاسیون شده، ناخن های لاک خورده می خواد. ولی انقدر کار دارم، انقدر فشار درس زیاده و از صبح تا شب دارم می خونم که ...
من خسته ام. یکی بیاد سر منو بذاره رو پاش نازم کنه برام لالایی بخونه بخوابم لطفاً.